من یک دختر مضطربم، با نامزد شکاکم چه کنم؟
1- دختر 20 ساله ای هستم که در مقابل افراد تازه ای که با آنها آشنا می شوم، دستپاچه و مضطرب می شوم و در برقراری ارتباط مشکل پیدا می کنم. همیشه هم نگران این هستم که دیگران راجع به من ارزیابی منفی داشته باشند و نسبت به توانایی های اجتماعی خودم تردید دارم. چه کنم؟
پاسخ:
نکته اول: بناست یک آدم طبیعی جلوی آدم های تازه کمی دستپاچه شود؛ یعنی اگر یک نفر ما را برای بار اول ببیند و خیلی عادی برخورد کند اتفاقاً ما مضطرب می شویم که او چرا این قدر راحت است! اما بعد از مدتی این مسأله مهم می شود. یعنی اگر بعد از گذشت یک ساعت همچنان با فرد جدید احساس اضطراب داشته و دلواپس باشیم، به نظر می رسد باید از درمانگران کمک بگیریم. اختلالات اضطرابی Anxiety Disorder دسته وسیعی از اختلالات روانپزشکی را شامل می شوند و با ترکیبی از روان درمانی و در صورت لزوم داروهای ضداضطراب می توان آنها را مداوا کرد.
نکته دوم: سؤال شما یک نکته دیگر هم دارد و آن ارزیابی منفی از توانمندی های خود است. ما از کجا می فهمیم زیبا هستیم یا خوش اخلاقیم؟ مطمئنم بخش مهمی از این تصویری که از خودمان می بینیم ( خودانگاره در تعابیر روان شناسی) محصول حرف های بقیه است و بخشی از آن هم ارزیابی های خودمان از کیستی و رفتارمان است. مثلاً یک دختر 14 ساله خیلی دقت می کند که والدینش، خانواده اش و همکلاسی هایش درباره او چه نظری می دهند. اما وقتی می رسیم به یک دختر 20 ساله، دیگر لازم نیست حرف های بقیه را درباره خودش، رفتارش و شخصیتش دربست قبول کند. او در حدی زندگی کرده و فردیتی داشته . در این صورت چه بسا بقیه بگویند او خوش اخلاق نیست. او باید بتواند از خودش دفاع منطقی کرده و به تعبیری از خودش حمایت عاطفی کند. شما گفته اید که نسبت به توانایی های اجتماعی خود تردید دارم. احتمال ما این است که منظور شما از توانایی های اجتماعی عبارت است از:
*توانایی صحبت کردن و اظهار نظر برابر جمع
*توانایی اعلام خواسته های خود به خانواده و دیگران
*توانایی مدیریت عاطفی در برابر پیشنهادهای عاطفی
*توانایی کسب موقعیت خوب تحصیلی و کاری
با اینکه مهارت هایی این چنینی مطلوبتان است اما در نظر بگیرید که در 20 سالگی لازم نیست خیلی هم عالی بی نقص باشید، به خودتان اجازه اشتباه بدهید و گاهی به این اشتباهات بخندید چون بسیاری از مهارت های فوق قابل یادگیری و آموزش هستند.
2. در برخورد با مردی که اظهار علاقه شدیدی می کند و خیلی هم شکاک است و شکش را هم به علت عشق زیاد، می داند چه باید کرد؟
پاسخ:
شکاک بودن paranoia یک اختلال شخصیت personality disorder است. شما فردی را می بینید که در برابر کوچک ترین کارهای شما رفتاری آشفته دارد. معمولاً هم باهوش است و موقعیت اجتماعی خوبی دارد. فکر نکنید بیماران شکاک کسانی هستند که در سطوح پایین جامعه و با چهره ای ترسناک زندگی می کنند. اتفاقاً خیلی از این بیماران تحصیلات بالایی هم دارند. ولی به علت نقایص دوران کودکی و ناامنی های عاطفی کودکی تبدیل به کسانی می شوند که دائم اشتغالات ذهنی بیخودی درباره خیانت و ترک شدن دارند. خود این افراد وارد درمان نمی شوند زیرا دکترها و درمانگران را هم همدست شبکه افراد خائن اطراف خود می دانند. از طرفی نمی شود اگر من در رابطه ام لغزشی کرده باشم و بعد هر از گاهی او که چشمش ترسیده از من سؤالاتی می کند، انگ شکاکیت بهش بزنم و خودم را خلاص کنم. شک در جایی خطرناک است که فقط براساس ذهنیت خود بی طرف، بافته می شود و شواهدی غیرمرتبط دارد. حالا سؤال این است که با این آدم می توان ادامه داد یا نه؟ کارشناس ها می گویند نه! این ریسک را نکنید.
سؤال این است که آیا می توانم او را با عشقم عوض کنم تا به من اعتماد پیدا کند؟ جواب خیر است. چون او بیمار است و محور اصلی تفکرش این است که شما متهمی هستید که او هنوز نتوانسته مچتان را بگیرد!
سعی کنید از نامزد شکاکتان فاصله بگیرید، مدت ها طول می کشد تا از خطر رفتارهای تند او در امان بمانید( تهدید و حتی آسیب فیزیکی و اجتماعی و خانوادگی)
البته این نکته را هم بدانید که این کار بی عوارض نیست و چند مصیبت سر کسی می آید که از نامزد شکاکش جدا شده است:
1. در رابطه بعدی احساس می کند طرف دوستش ندارد، چون فرد بدی اگر نرمال باشد مگر چند بار در روز به ما زنگ می زند؟ مگر تلفن چک می کند که اشغال هست یا نیست؟ مگر ای میل های ما را دائماً می خواند؟ مگر ساعت رفت و آمد ما را دقیق چک می کند؟ مگر پیامک های ما را می خواند؟ توجه آدم نرمال به ما، نرمال است و این می شود که فرد در مقایسه با نفر قبلی که شکاک بوده، احساس بی توجهی می کند که پر واضح است غلط است.
2. کلی طول می کشد تا عزت نفس تحقیر شده خود را ترمیم کند.
منبع: همشهری جوان، شماره 290