اصلی و فرعی کردن معیارها؛ اولین گام در انتخاب همسر
انسان موجودی انتخاب گراست و بیشتر اوقات زندگی، دست به انتخاب می زند، ولیکن یکی از انتخاب هایی که نتیجه و پیامد آن برای همه عمر، ماندگار خواهد بود، «همسرگزینی»است و لذا دقت و دوراندیشی در این گزینش، امری منطقی می نماید. در نگاه اول، معیارهای متنوعی به چشم می خورد که امر انتخاب را قدری دشوار می سازد ولی در نظر گرفتن سه نکته ی زیر از دشواری مساله می کاهد:
نکته اول اینکه، ملاک مورد نظر، پدیده ای گذرا نبوده بلکه نسبتاً پایدار باشد مثلاً عامل زیبایی است، جلب نظر می کند و حال آنکه به مرور زمان، رنگ می بازد و در سال های بالای زندگی، از اثر می افتد، در حالی که خصوصیات اخلاقی نظیر ادب، متانت یا بزرگواری، بستگی به عامل گذشت زمان ندارد و به تدریج احتمال قوت گرفتن آنها نیز هست.
نکته دوم اینکه، ملاک مورد نظر، صرفاً جنبه بیرونی و ظاهری نداشته باشد بلکه درونی بوده و ریشه در اعماق وجود انسان داشته باشد. ویژگی های شخصیتی نظیر تدبیر زندگی و خلاقیت و امثال آن، جنبه ذاتی و درونی دارد، در حالی که خصوصیتی نظیر تمکین مالی جنبه عارضی داشته عامل ریشه داری تلقی نمی شود.
نکته سوم، اینکه ملاک مورد نظر به نحوی محافظ ارزش های انسانی باشد نظیر باورهای دینی و ایمان که قادر به حراست از زندگی مشترک است. در حالی که همه ملاک ها اینگونه نیستند. نظیر جذابیت های ظاهری که به لحاظ موقعیت خاص خود در صورتی که خرد از تسلط نیرومندی برخوردار نباشد، وی را مستعد برخی آسیب های اخلاقی می سازد.
تنوع و پیچیدگی معیارها، بعضاً پدیده همسرگزینی را با دشواری مواجه می کند، با این حال شناخت معیارها و میزان اهمیت آنها تا حدودی از این دشواری می کاهد. به منظور تحقق این هدف فرهنگسرای خانواده به برگزاری جلسه ای آموزشی با عنوان شباهت ها و نقش آن در موفقیت ازدواج مبادرت ورزیده است. این کارگاه به کارشناسی خانم دکتر یوسفی، مشاور خانواده و استاد دانشگاه اصفهان برگزار شد، اطلاعات و آگاهی های مفید و ارزشمندی را در اختیار خانواده ها و خصوصاً جوان قرار داد. ماحصل مطالب ارائه شده را در قالب این گزارش برای خوانندگان به رشته تحریر کشیدیم تا بتوانید از آن حداکثر استفاده کرده و ازدواج ها خصوصاً انتخاب هایی اصولی و منطقی داشته باشید، پس با دقت و تامل مطالعه کنید.
کارشناس جلسه، بحث را با طرح این سوال آغاز کرد که:
«آیا می توانیم کسانی را پیدا کنیم که کاملاً شبیه به ما باشند و آیا بر فرض وجود چنین کسانی می شود تا آخر عمر این شباهت را حفظ کرد؟»
مسلماً ما با هم متفاوت هستیم. اما دلیل این تفاوت:
1)ما به شیوه های مختلفی انرژی هایمان را صرف می کنیم، یعنی این که درون گرا هستیم و یا بیرون گرا. پس هر کسی به نحوی شیوه زندگی اش را تنظیم می کند و به زندگی می پردازد.
2)نحوه جمع آوری اطلاعات ما با هم فرق می کند. ما برای تصمیم گیری روزانه مان اطلاعات زیادی را جمع آوری می کنیم. افراد به دو شیوه اطلاعات جمع آوری می کنند: شمی و حسی. همین طور این که به دو دسته تصمیم گیری می کنیم:
1)احساسی:به دیگران اهمیت بسیار می دهیم.2)منطقی، 4=2×2 حساب می کنیم و بر اساس آن دست به تصمیم گیری می زنیم.
3)ما به نحو خاصی کارهایمان را سازماندهی و مدیریت می کنیم:
1)منظم:مدیریت زمان داریم و با ساختار وظایمان را انجام می دهیم.
2)نامنظم:کارهایمان ساختار ندارند و مدیریت زمان آنچنان اهمیتی ندارد.
هر انسانی دارای یکی از خصوصیات بالا در این 4 دسته قرار می گیرد مثل برون گرای شمی احساسی با ساختار. با توجه به این خصوصیات متنوع در هر فرد، تفاوت ها به طور وضوح به چشم می خورد، اما نباید نگران تفاوت ها باشیم».
وی در ادامه گفت:«باید ببینیم در چه مسایلی باید شباهت داشته باشیم تا دچار مشکل نشویم: ممکن است شباهت در بعضی مسایل خوب باشد اما در بعضی مسایل نه. چون ممکن است تضادها باعث شکوفایی در زندگی بشود و خیلی از کمبودها را با تضادها از بین برد. ما خیلی از رفتارهای مقابل خود را از دیگران یاد می گیریم. شباهت هایی که افراد برای ازدواج باید با هم داشته باشند در شش دسته تقسیم بندی می شود:نخستین اصل این است که ما سر ارزش ها باید به یکدیگر شباهت داشته باشیم. مثل ارزش های مالی، مذهبی، خانوادگی، هنری و ... ارزش ها چهارچوب زندگی هستند و بر اساس آنها به زندگی می پردازیم.
ارزش ها از این لحاظ باید به هم نزدیک باشند که بدیهیات زندگی را مشخص می کند و خط قرمزها را بیان می کند. اگر در یک چهارچوب ارزشی قرار گرفتیم باید تمام کارهایمان در آن چهارچوب قرار گیرد.
دومین اصل شباهت در اهداف است: «اینکه افراد به دنبال چه هستند و ما باید اجازه دهیم طرف مقابل فکر کند تا طرف زندگی اش را مشخص کند. وقتی فرد هدفش را می گوید باید ببینیم حاضر هستیم به دنبال فرد برویم. باید فکر کنیم اهداف مشترک خانواده چه چیزی می تواند باشد و بعد ببینیم حاضر هستیم به دنبال این اشتراکات برویم». این مشاور خانواده افزود:«سومین اصل، اصول مشترک است: اصول مشترک را باید بر اساس نقش های فرزندی، والدینی، همسری، شغلی، مدنی پایه ریزی کنیم. برای مثال مرد در نقش شغلی باید بر اساس این قانون باشد که سرکار، سرکار است و خانه، خانه است چهارمین اصل آرزوهای مشترک است. هر خانواده ای که آرزوی مشترک نداشته باشد از هم می پاشد. پنجمین اصل این است که هر دو طرف ویژگی اخلاقی مشترک داشته باشد. هر دو معتقد باشند که بدزبانی زشت است. باید به دیگران احترام گذاشت و ...
و آخرین اصل این است که دعاهای مشترک داشته باشیم.یعنی اینکه از خدا چه می خواهیم و چه خواسته ای داریم.این استاد دانشگاه از بیان این اصول به 13 قانون برای موفقیت در ازدواج اشاره کرد:
1)افراد باید به یکدیگر اعتقاد داشته باشند، بپرهیزید از افرادی که در خانواده ای بزرگ شده اند که به هم اعتماد ندارند.
2)قانون بده بستان وجود داشته باشد. نباید تنها یک هدف گیرنده و یک هدف دهنده باشد. باید تعادل برقرار شود.
3)هم زمان عصبانی نشویم. وقتی دیدیم هدف مقابل عصبانی است، ما سکوت کنیم و اگر او خونسرد بود ما عصبانی شدیم.
4)گوش به یکدیگر بدهیم. تنها به گفت و گو نپردازیم بلکه به حرف های دیگری گوش دهیم.
5)قبل از شب دعواها را تمام کنیم. دعوا و کدورت ها را به درازا نکشیم و تا شب پایان دهیم.
6)عدم یادآوری خاطرات تلخ گذشته.
7)نسبت به علایق طرف مقابل حساس و به نفرت های او اهمیت دهیم.
8)گاهی هم بگذاریم طرف مقابل برنده شود.
9)هرچند وقت یکبار بگوییم من خوشبخت ترین فرد دنیا هستم که تو را دارم.
10)مشکلات همدیگر را درک کنیم و در حل آن با هم مشارکت داشته باشیم.
توانا باشیم مشکلات طرف را بشنویم و خود را گم نکنیم و او را یاری دهیم تا مشکلش را حل کند.
11)احساسات مثبت خود نسبت به طرف مقابل را زنده نگه داریم و نگذاریم از بین برود.
12)برای حریم خصوصی همدیگر احترام قایل باشیم. زیادی با هم قاطی نشویم، این چسبندگی زیاد نفرت می آورد.
13)حیا را بین یکدیگر رعایت کنیم، باید مرزها را مشخص کرده و احترام یکدیگر را حفظ کنیم. وی در پایان گفت:«اگر این قوانین رعایت نشود هر چقدر هم به هم شبیه باشیم باز هم با هم اختلاف داریم و اینکه هر چند هم شبیه به هم باشیم اما وظیفه شناس نباشیم، مشکلات سرجای خودش باقی می ماند. اگر مجردید، گوش دادن، بستن دهان و جمله بندی ها را تمرین کنید.
اعتماد کردن، وظیفه شناسی تقسیم مسوولیت ها، مرور ارزش ها را یاد بگیرید و خود را معرفی کنید. و برای حسن ختام متن باید گفت: اولین گام در همسرگزینی جوانان، اصل و فرعی کردن معیارهای مربوطه است و این امر، انتخاب را آسان می کند زیرا آنان به درستی درمی یابند که باید بر ملاک های اصلی اصرار ورزند و همچنین آگاه می شوند که چه ملاک هایی جنبه فرعی داشته و چندان اهمیتی ندارند، لذا بر این اساس قادرند تصمیمی سنجیده، معقول و به جا اتخاذ نمایند.
منبع: ویژه نامه جوان ایرانی (اصفهان زیبا)
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.